(4) میدان چهارم فتوت است
فتوت به جوانمردی و آزادگی زیستن است
« انهم فتیه آمنوا بربهم »
? اقسام فتوت
ü قسم اول با حق: خود را در بندگی خدا کوشیدن
ü قسم دوم با خلق: دیگران را به عیبی که خود داری ، نیفکنی
ü قسم سوم با خود: نفس بدیها را به صورت نیکی آراسته نکنی
v قسم حق را سه نشانه است:
از جستن علم ملول نشوی
از یاد وی نیاسایی
صحبت با نیکان کنی
v قسم خلق را سه نشانه است:
آنچه از ایشان ندانی ، گمان نبری
آنچه ندانی بپوشانی
مومنان را شفیع باشی
v قسم خود را سه نشانه است:
باز جستن عیب خویش و عیب خویش را بد داری
شکر نعمت بر خود بینی
از ترس نیاسایی
(2) میدان سوم انابت است
انابت بازگشتن به حق است
« و ما یتذکر الا من ینیب »
? اقسام انابت :
ü انابت انبیاء (ص) که کسی را جز ایشان طاقت آن نیست
ü انابت توحید که دشمنان را بازخواند
ü انابت عارفان و آن بازگشتن بود در همه حال
v انابت پیغمبران سه چیز است:
ترسگاری با بشارت آزادی
خدمت و استکانت با شرف نبوت
بار بالا کشیدن با دل پر شادی و مسرت
v انابت توحید را سه نشانه است:
اقرار و یکتایی وی را پذیرفتن
فرمان وی را گردن نهادن
نهی وی را حرمت داشتن
v انابت عارفان را سه نشانه است:
از معصیت دور بودن
از طاقت خجل بودن
در خلوت با حق انس داشتن
(2) میدان دوم مروت است
مروت گم بودن است و در خود زیستن
« کونوا قوامین بالقسط »
v ارکان مروت سه چیز است:
زندگانی کردن با خود به عقل ، با خلق به صبر ، با حق به نیاز
v زندگانی کردن با خود به عقل سه نشانه است :
قدر خود بدانستن
اندازه کار خود دیدن
در خطر خود را حفاظت کردن و در خیر خویش بکوشیدن
v زندگانی کردن با خلق به صبر سه نشانه است :
بتوانی از ایشان راضی بودن
عذرهای ایشان را بازجستن
داد ایشان را از توانی خود بدادن
v زندگانی کردن با حق به نیاز سه نشانه است :
هر چه از حق آید شکر واجب بران
هر چه برای حق کنی عذر واجب دیدن
(1) میدان اول مقام توبه است و توبه بازگشتن به سوی خداست
«توبوا الی الله و به نصوحا»
توبه نشان راهست و سالار بار ، کلید گنج و شفیع وصال ، میانجی بزرگ و شرط قبول ، و سرّ همه شادی
ü ارکان توبه: پشیمانی در دل ، عذر بر زبان ، بریدن از بدی و بدان
ü اقسام توبه: توبه مطیع ( از بسیار دیدن طاعت )
توبه عاصی ( از اندک دیدن معصیت )
توبه عارف ( از فراموشی منت )
v بسیار دیدن طاعت را سه نشانه است : خود را به کردار خود ناجی دیدن
آن را به چشم خواری نگریستن
عیب کردار خود نیافتن
v اندک دیدن معصیت را سه نشانه است : خود را مستحق آمرزش دانستن
بر اضرار آرام گرفتن
با نا اهلان و بَدان دوستی داشتن
v نسیان و فراموشی منت را سه نشانه است : چشم احتقار از خود گرفتن
حال خود را ارزش و قیمت گذاشتن
از شادی معرفت و یاری خداوند ایستادن
منازل عرفان
نویسنده: مهدی نصیری(یکشنبه 87/3/5 ساعت 11:6 صبح)
با سلام و ارادت به حضرت دوست
بر آن شدم تا مراتب سیر و سلوک و پالایش روح و اخلاق را در قالب صد میدان خواجه عبداله انصاری به مرور ارائه دهم باشد که مقبول افتد
در این صد میدان هر مقام حاصل مقام قبلی میباشد و هر مقام دارای 10 درجه میباشد. لذا شامل هزار میدان می شود که از میدان توبه آغاز و بر مقام محبت و دوستی ختم می گردد.
اول آن راستی ، و میان مستی و آخر آن نیستی است.
در این مراتب شریعت و حقیقت در صحنه زندگانی به هم آمیخته تا هر که ظاهرا به آنها آراسته شود به برکت آن باطن او به حقیقت متجلی شود
خواجه می گوید: " شریعت همه حقیقت است و حقیقت همه شریعت و بنای حقیقت بر شریعت است و شریعت بی حقیقت بیکار است ، و حقیقت بی شریعت بیکار . و کارکنندگان جز ازین دو بیکار است "
لیست کل یادداشت های این وبلاگ