(6) میدان ششم قصد است
قصد آهنگ حق است ، آن است که قصد کنی به حق
و به ترک هر چه جز اوست
« و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله »
? قصد دارای سه رکن است :
ü قصد تن به خدمت
ü قصد دل به معرفت
ü قصد جان به محنت
v قصد تن را سه نشانه است :
از جهد و خدمت نیاسودن
از تنعم بکاستن
فراغت جستن
v قصد دل را سه نشانه است :
رنج کشیدن
خلوت گزیدن
به ضرورت زیستن
v قصد جان را سه نشانه است :
نازک دل بودن
از سماع قرار و آرام نداشتن
به مرگ گراییدن
(5) میدان پنجم ارادت است
ارادت خواست مرد است و در راه بودن
« قول کل یعمل علی شاکلته »
? اقسام ارادت :
ü ارادت دنیای محض : متاع دنیا را می خواهند
( سوره انفال آیه 67 )
ü ارادت آخرت محض : کسى که کشت آخرت بخواهد،
براى وى در کشته اش مى افزاییم ، و کسى که کشت
این دنیا را بخواهد به او از آن مى دهیم و[لى ]در آخرت
او را نصیبى نیست ( سوره شوری آیه 20 )
ü ارادت حق محض : و اگر خواستار خدا و فرستاده وى
و سراى آخرتید، پس به راستى خدا براى نیکوکاران شما
پاداش بزرگى آماده گردانیده است. ( سوره احزاب آیه 29 )
v ارادت دنیای محض را سه نشانه است :
در زیادت دنیا به نقصان دین راضی بودن
از مسلمان روی گرداندن
حاجتهای خود را به حاجتهای دنیا درآوردن
v ارادت آخرت محض را سه نشانه است :
در سلامت دین به نقصان دنیا راضی بودن
دوستی و موانست با درویشان ( مسلمان ) داشتن
حاجتهای خود به آخرت قرار دادن
v ارادت حق محض را سه نشانه است :
پای بر هر دو جهان نهادن
از خلق آزادگشتن
از خود بازرستن
(4) میدان چهارم فتوت است
فتوت به جوانمردی و آزادگی زیستن است
« انهم فتیه آمنوا بربهم »
? اقسام فتوت
ü قسم اول با حق: خود را در بندگی خدا کوشیدن
ü قسم دوم با خلق: دیگران را به عیبی که خود داری ، نیفکنی
ü قسم سوم با خود: نفس بدیها را به صورت نیکی آراسته نکنی
v قسم حق را سه نشانه است:
از جستن علم ملول نشوی
از یاد وی نیاسایی
صحبت با نیکان کنی
v قسم خلق را سه نشانه است:
آنچه از ایشان ندانی ، گمان نبری
آنچه ندانی بپوشانی
مومنان را شفیع باشی
v قسم خود را سه نشانه است:
باز جستن عیب خویش و عیب خویش را بد داری
شکر نعمت بر خود بینی
از ترس نیاسایی
(2) میدان سوم انابت است
انابت بازگشتن به حق است
« و ما یتذکر الا من ینیب »
? اقسام انابت :
ü انابت انبیاء (ص) که کسی را جز ایشان طاقت آن نیست
ü انابت توحید که دشمنان را بازخواند
ü انابت عارفان و آن بازگشتن بود در همه حال
v انابت پیغمبران سه چیز است:
ترسگاری با بشارت آزادی
خدمت و استکانت با شرف نبوت
بار بالا کشیدن با دل پر شادی و مسرت
v انابت توحید را سه نشانه است:
اقرار و یکتایی وی را پذیرفتن
فرمان وی را گردن نهادن
نهی وی را حرمت داشتن
v انابت عارفان را سه نشانه است:
از معصیت دور بودن
از طاقت خجل بودن
در خلوت با حق انس داشتن
(2) میدان دوم مروت است
مروت گم بودن است و در خود زیستن
« کونوا قوامین بالقسط »
v ارکان مروت سه چیز است:
زندگانی کردن با خود به عقل ، با خلق به صبر ، با حق به نیاز
v زندگانی کردن با خود به عقل سه نشانه است :
قدر خود بدانستن
اندازه کار خود دیدن
در خطر خود را حفاظت کردن و در خیر خویش بکوشیدن
v زندگانی کردن با خلق به صبر سه نشانه است :
بتوانی از ایشان راضی بودن
عذرهای ایشان را بازجستن
داد ایشان را از توانی خود بدادن
v زندگانی کردن با حق به نیاز سه نشانه است :
هر چه از حق آید شکر واجب بران
هر چه برای حق کنی عذر واجب دیدن
لیست کل یادداشت های این وبلاگ