دوستی
نویسنده: مهدی نصیری(سه شنبه 86/11/30 ساعت 1:45 عصر)
دوستیهای این روزگار چون بازرگانی شده است:
آن وقت بر دوستی شوند که حاجتی پدید آید و مراعات این دوست
فرو گذارند، چون بی نیازی پدید آید.
بر گرفته از کتاب قصه مرغان شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق)
زندگی .......
نویسنده: مهدی نصیری(سه شنبه 86/11/30 ساعت 11:53 صبح)
مادر
نویسنده: مهدی نصیری(پنج شنبه 86/11/25 ساعت 10:44 صبح)
کودکی که آماده تولد بود ، نزد خدا رفت و از او پرسید: می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟"
خداوند پاسخ داد:" از میان بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد"
کودک دوباره پرسید:" اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند."
خداوند لبخند زد:" فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود."
کودک ادامه داد:" من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟"
خداوند او را نوازش کرد و گفت:" فرشته تو، زیباترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه
صحبت کنی."
کودک سرش را برگرداند و پرسید: "شنیده ام که در زمین انسانهای بدی هم زندگی می کنند. چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟"
" فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود."
کودک با ناراحتی گفت: "وقتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟"
اما خدا برای این سئوال هم پاسخی داشت: "فرشته ات دستهایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی."
کودک با نگرانی ادامه داد:" اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم، ناراحت خواهم بود."
خداوند لبخند زد و گفت: "فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت، گرچه من همیشه در کنار تو خواهم بود."
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد. کودک می دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند.
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:" خدایا! اگر من باید همین حالا بروم، لطفا نام فرشته ام را به من بگویید."
خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد: نام فرشته ات اهمیتی ندارد. او را می توانی " مادر " صدا کنی.
1-بخشنده باش اما ولخرج نباش حسابگر باش اما سختگیر نباش. حضرت علی
2-دانایان با عمل زندگی میکنند نه با اندیشه عمل. کارلوس کاستاندا
3-تا چیزی را نپذیریم نمی توانیم تغییرش دهیم. کارل یونگ
4-خشم با دیوانگی آغاز میشود وبا پشیمانی پایان می پذیرد. فیثاغورث
5-تجربه میوه ای است که آن را نمی چینند مگر پس از گندیدن. ارسطو
6-به شخصی که به هیچکس اعتماد ندارد اطمینان نداشته باش. شکسپیر
7-شاگردان متوسط هستندکه جهان راتغییرداده اند نه شاگردان زرنگ. ترومن
8-شریف ترین دلها دلی است که اندیشهء آزار کسان درآن نباشد. زرتشت
9-بزرگ ترین رمز موفقیت این است که رمزی در کار نیست. کلمنت استون
10-یک انسان ناسپاس خوشبخت نشان بده؟ زیگ زیگلر
11-غیبت کردن آخرین تلاش افراد نا توان است. حضرت علی (ع)
زندگی یعنی:
نویسنده: مهدی نصیری(پنج شنبه 86/11/25 ساعت 9:32 صبح)
زندگی کردن یعنی:
دوست داشتن و تقسیم کردن آن
اندیشیدن وآرزو کردن
درک رنج و شادی
در جستجوی صلح بودن
کشف واقعیت زندگی
مورد قبول واقع شدن و قبول کردن دیگران
نگرش واقع بینانه به زندگی
عذر خواهی کردن و اعتماد کردن به دیگران
لیست کل یادداشت های این وبلاگ